اجزای استاندارد یک طرح کسب و کار
یک طرح کسب و کار استاندارد دارای۱۱ بخش اصلی میباشد. هر بخش آن نمایندهی جنبهای از سازمان میباشد و در کنار هم چهارچوب و نمای کلی سازمان شما را نمایش میدهد. با این حال شما میتوانید بسته به نوع فعالیتتان به بخش یا بخشهایی بیشتر بپردازید. معمولا یک طرح کسب و کار با خلاصهای از طرح اصلی شروع میشود که به طور موجز و سریع اطلاعات کلیدی برنامه تجاری را بیان میکند. دیگر بخشها شامل جزئیات بازار، محصول، تیم مدیریت، استراتژیهای سازمان، برنامهی اجرایی و دادههای مالی میباشند.
نکتهی مهمی که باید همواره در نوشتن طرح کسب و کار مد نظر باشد این است که در عمل برای افراد مختلف باید طرح کسب و کارهای مختلف نوشته شود زیرا هر مخاطبی به یک سری اطلاعات عمومی در مورد طرح و بالتبع مجموعهای از اطلاعات تخصصی نیاز دارد که باید به سئوالات تخصصی وی پاسخ دهد و مطالب دیگر کمتر مفید میباشند. همچنین از آنجا که کلیهی جنبههای اطلاعات در دسترس عموم قرار ندارد، ضریب امنیت حفظ طرح نیز بالا میرود. برای مثال یک طرح کسب و کار که برای اخذ تسهیلات به بانک ارائه میشود باید کاملا با طرح کسب و کار ارائه شده به شرکای علمی متفاوت باشد. همچنین برای جذب مشتری نیز میتوان یک معرفی کلی از سازمان و محصول را در قالب یک طرح کسب و کار بسیار سادهسازی شده به مشتری ارائه نمود که در اینجا لزوم متفاوت بودن طرحهای تجاری به وضوح نمایان است.
۱- خلاصهی مدیریتی
۲- تشریح شرکت
۳- خدمات و محصول
۴- تحلیل بازار و فرصت
۵- راهبرد و اجرا
۶- تحلیل رقابت
۷- تیم مدیریتی
۸- الزامات و نیازهای تأمین بودجه
۹- بررسیهای مالی طرح
۱۰- پیوستها
۱۱- جداول و نمودارها
معمولاً چکیده و خلاصهی مدیریتی در ابتدای طرح و پیوستها در انتهای طرح کسب و کار آورده میشوند، ولی ترتیب دیگر بخشها ثابت نبوده و میتواند بسته به نوع پروژه تغییر نماید. مهم آن است که جنبههای مختلف بررسی شده و سازمان به طور روان و منطقی توضیح داده شود.
برای روشن تر شدن بیشتر موضوع، به بررسی تک تک اجزا می پردازیم:
۱- خلاصهی مدیریتی
خلاصه شامل حدود یک تا دو صفحه از اطلاعات برجسته طرح میباشد. این خلاصه بسیار مهم است زیرا سرمایهگذاران بالقوه در ابتدا آن را خوانده و باید جذب آن شوند تا ادامه طرح را نیز بخوانند. تاثیر نهایی طرح کسب و کار شما از همین بخش کوچک سرچشمه میگیرد. این بخش بسیار پراهمیت است و باید کاملا گویای طرح کلی شما باشد.
توصیه: سعی کنید این بخش را در آخر و پس از تکمیل سایر بخشها بنویسید چر اکه هم به تمام جنبهها اشراف دارید و هم تمام اطلاعات کلیدی را در خلال نوشتن دیگر بخشها یافتهاید.
۲- تعریف سازمان
در این بخش باید سازمان موجود خود را معرفی نمایید و تاریخچه و چگونگی حضورش را بیان نمایید. همچنین افراد کلیدی که در تولید فرصت و سرمایههای هوشمند سازمان شرکت دارند و نقش آنها در پیشبرد اهداف شرکت نیز در این بخش باید معرفی شوند. همچنین نوع شرکت ثبت شده و ساختار سازمانی و سرمایهگذاران اصلی شرکت معرفی میشوند. البته اگر در ابتدای راه هستید و هنوز شرکتی را ایجاد ننمودهاید در این بخش باید اطلاعاتی را ارائه دهید که مستقل از شرکتِ ثبتی محسوب شده ولی از ملزومات آن هستند مانند سرمایههای هوشمند و نوع شرکتی که مایل هستید را ثبت نمایید (مسئولیت محدود، سهامی خاص، سهامی عام و ... ) و اطلاعات در رابطه با آن.
توصیه: این بخش فرصت خوبی است تا با ارائه پیشینهای کامل از خود و سازمانتان، تأثیر مثبتی بر فضای فکری سرمایهگذاران بالقوه طرح بگذارید. البته بحث صداقت را فراموش نکنید.
۳- محصول یا خدمت
حال زمان آن فرا رسیده که محصول یا خدمتی را که میخواهید ارائه دهید، توضیح دهید. اینجاست که باید نشان دهید که محصول شما منحصر به فرد بوده و میتواند در جذب مشتری به موفقیت برسد.
ابتدا مشخص نمایید که چه چیزی میخواهید ارائه دهید، محصول، خدمت یا فرآیند.
دوم، آن را معرفی کنید.
سوم، دلایل اهمیت، منحصر به فرد بودن و مزیت استفاده از آن را بیان کنید و بگویید که چرا با سایر محصولات احتمالاً مشابه متمایز است و نحوهی کار آن را با کمک ابزار مختلف (جدول و نقشه و ... ) نشان دهید.
در این بخش با توجه به فرد یا سازمانی که طرح کسب و کار را خطاب به وی مینگارید، میتوانید وارد جزئیات فنی شوید به صورتی که هم بحث امنیت در نظر گرفته شود و هم از حوصلهی خواننده خارج نشود. برای مثال ممکن است سرمایهگذار نه تنها به ریز جزئیات فنی نیاز نداشته باشد، بلکه حتی شاید از موضوع دانش تخصصی شما نیز بیاطلاع باشد که این امر خوانندهی طرح کسب و کار را خسته مینماید.
توصیه: با توجه به رعایت اختصاصی بودن طرح کسب و کار برای فرد یا سازمان مورد نظر، در بعضی موارد که نیاز به اطلاعات فنی جزئیتری میباشد، میتوان آنها را به صورت پیوست به طرح اضافه نمود.
۴- تحلیل بازار و فرصتها
در این بخش، تحلیلهای اقتصادی از نظر تعداد و نوع مشتریان بالقوه، انجام میگیرد. در این بخش میتوان از شرکتهایی که در زمینه تحقیقات بازار فعالیت میکنند، یاری جست. البته بسته به نوع طرح، خود شما نیز میتوانید این کار را انجام دهید و با جمعآوری دادهها و بررسیهای آماری و تحلیل روندها به اطلاعات مفیدی دست یابید.
در ابتدا شما باید مشتری خود را بشناسید و برای خرید محصول از جانب وی، دلایل موجهی را ارایه نمایید. در ادامه، بازار هدف خود را شناسایی کنید. سپس تحلیلهای بازار هدف را به صورت جزئیتر و ریز شده بررسی نمایید و گروههای مختلف مشتریان را (در بازار هدف) شناسایی و تمایزات بین خرید هر گروه را مشخص کنید و دریابید که برای هر گروه از مشتریان شما چه چیزی دارای اهمیت بیشتر است مثلا: قیمت، خدمات، کیفیت یا امکانات اضافه.
در نهایت باید سهم بازاری را که میخواهید پوشش دهید بدست آورید.
۵- راهبرد و اجرا
در این بخش به بررسی این موضوع میپردازیم که چگونه محصول را وارد بازار نمایید و چگونه تمام قابلیتهایی را که در بخش قبل به دست آوردید، به مشتری و بازار نمایش دهیم.
شما باید یک برنامهی دقیق برای ورود به بازار ارائه نمایید. در این برنامه باید مشخص شود که به چه میزان زمان، نیروی انسانی و هزینه نیاز میباشد. در مرحلهی بعدی، با استفاده از تکنیکهای کنترل پروژه، برای کارهای مختلف سررسیدهای زمانی دقیق تعریف نموده و اطمینان حاصل نمایید در هر زمان، دریافت درصد پیشرفت پروژه ممکن میباشد.
همچنین برای بقا در بازار باید سیاستها و راهبردهای فروش و بازاریابی در این بخش مشخص شوند و نحوهی عمل این سیاستها و راهبردها بر روی هر بخش بازار بحث و بررسی گردد. همچنین نوع تیم بازاریابی برای هر بخش بازار و پشتیبانیها و آموزشهایی که باید به آنها داده شود باید لحاظ گردد. در ادامه، میزان فروش و تخمینهای اولیه در مراحل آغازین و در ادامه کار، باید گنجانده شود.
در نهایت باید کلیهی تهدیدها و مشکلات بالقوه را تا حد امکان برآورد نمایید. به یاد داشته باشید که واقعیات را منعکس نمایید زیرا که سرمایهگذاران میدانند که هیچ کسب و کاری کامل و بینقص نمیباشد و در جریان مذاکره، این تهدیدها را با شما مطرح میکنند. پس سعی کنید تا جایی که میتوانید در طرح خود به این مسایل پاسخ دهید. از این موضوع نیز نگران نباشید که با درج تمام این مشکلات، سرمایهگذاران و حامیانتان را از دست بدهید، زیرا با درج تمام این مسایل، به آنها نشان میدهید که توانستهاید بیشتر مشکلات احتمالی را پیشبینی کرده و تا حد امکان برای آنها راهحل بیابید و در برنامهی خود آنها را منظور نمایید؛ که این موضوع باعث افزایش حس اعتماد آنها شده و در مجموع پروژه را واقعبینانهتر جلوه میدهد.
توصیه: در انجام پیشبینیها و بررسیها، خصوصاً در این بخش سعی کنید که از افراد خبره استفاده نمایید زیرا که هزینههای اضافهای که در این بخش متحمل میشوید میتواند به مراتب کمتر از هزینههایی باشد که در صورت اجرای کسب و کار با مشکلات متعدد، با آنها روبرو خواهید شد. پس صرف زمان و هزینهی بیشتر در این مراحل در مجموع به ضرر شما نخواهد بود.
۶- تحلیل رقابت
شاید سختترین بخش یک طرح کسب و کار، ارزیابی صادقانهی رقبا باشد. در این بخش باید رقبای خود را معرفی کرده و بگویید که چرا آنها میتوانند به عنوان تهدیدی برای شما محسوب شوند. همچنین نقاط ضعف و قوت آنها و راههای فایق آمدن بر آنها و یا احیاناً دلایل ناتوانی رقابت با آنها (در زمینههای خاص) نیز باید ارایه شوند.
در اینجا از شما انتظار میرود که بتوانید بر همهی رقبا پیروز شوید، همانگونه که در واقعیت نیز رقبا در کنار هم به فعالیت میپردازند و همواره تهدید رقبا وجود دارد.
توصیه: تحلیل رقبا را به آخر نیاندازید زیرا نتایج آن میتواند در طراحی محصول و تعیین بخشهای بازار شما مؤثر باشد. سعی کنید با استفاده از وبسایتهای آنها و فهرست مشخصات، محصولاتشان را تا حد امکان جمعآوری کنید. در نظر داشته باشید که همراه با رشد سازمان شما، رقبای شما نیز پیشرفت میکنند و شما باید همواره برای مقابله با آنها برنامه و راهبرد داشته باشید. البته به یاد داشته باشید که شما هیچگاه نمیتوانید همه چیز را راجع به رقبایتان بدانید.
۷- تیم مدیریت
در این بخش شما باید افراد کلیدی را که در بخش مدیریت سازمان همکاری دارند معرفی نموده و دلایل اهمیت آنها را برای سازمان بیان کنید. سرمایهگذاران، سازمان را از روی تیم مدیریت آن شناسایی میکنند، پس نهایت سعی خود را در جهت انتخاب یک تیم مدیریت قوی به کار ببرید. یک شرح حال برای هر یک از آنها تهیه کرده و بر سوابق درخشان آنها تأکید نمایید و وظیفهی راهبردی هر کدام را در سازمان بیان کنید. همچنین نمودار سازمانی را با ذکر افراد در سمتهای مختلف نشان دهید. همچنین اگر سمتهایی وجود دارند که برای آنها هنوز فرد لایقی را نیافتهاید، آنها را مشخص کنید و نامزدهای این پستها را مشخص سازید. همچنین بودجه و برنامهی زمانبندی را که برای یافتن آنها در نظر دارید عنوان کنید.
این بخش محل مناسبی است تا افرادی را که در پروژه همراه شما هستند معرفی کنید.
توصیه: شرح حالهای نوشته شده را بازبینی نموده و مطمئن شوید که همه نکات کلیدی را در رابطه با تجارب، فعالیتها، تقدیرها و تحصیلات مدیران خود تشریح نمودهاید. باز یادآوری میشود که باید از اغراق و نادرستکاری پرهیز شود. همچنین در نظر داشته باشید که سرمایهگذاران همهی مطالب نوشته شده را نمیخوانند ولی نکات پراهمیت را در ذهن حفظ میکنند پس مطمئن شوید نکات ذکر شده اهداف سازمان را پوشش میدهند.
۸- الزامات و نیازهای تأمین بودجه
اگر شرکت شما به دنبال جذب سرمایههای خارجی میباشد، این بخش، بخشی بسیار مهم است. سرمایهگذاران مشتاقند که بدانند چه میزان سرمایه مورد نیاز شماست و این مبلغ در چه مواردی هزینه میشود و چگونه سرمایه و سود آنها بازگشت مییابد.
تا جایی که میتوانید موارد مصرف را ریز کنید. در دورهی 3 تا 5 ساله، آنها را مشخص نموده و طریقهی بازگشت سرمایه را نیز در این برنامهی ریز شده بگنجانید. تعریف برهههای منطقی در این طرح بسیار سودمند است. اگر پیشبینی میکنید که در آینده ممکن است به سرمایهی بیشتری نیاز پیدا کنید، مقدار و برههی آن را در طرح منعکس نمایید.
در نهایت شما باید میزان بازگشت سرمایه را برای سرمایهگذارانتان مشخص کنید که البته به نوع سرمایهگذار (چه سرمایهگذار خانوادگی و چه تجاری) بستگی ندارد. یکی از نکات ترغیبکنندهی سرمایهگذاران، همین میزان سود پرداختی میباشد و شما باید به آنها نشان دهید که درصد سود حاصله در این طرح در مقایسه با طرحهای مشابه و یا به عنوان مثال بانکها، بالاتر میباشد.
۹- بررسیهای مالی طرح
شاید بتوان گفت که در این بخش، قسمت اعظم بررسیها انجام میشود و همه محاسبات مربوط به درآمد، مخارج و سود و زیان در آن ارائه میگردد. لذا اگر در این بخش با مسائل حسابداری و مالی کمتر آشنا هستید، حتماً از افراد خبره کمک بگیرید.
موارد زیادی در بخشهای مالی کسب و کار مطرح است اما در این بخش معمولاً بیشتر به صورتهای سود و زیان، پیشبینی فروش، تحلیل سرمایهی در گردش و ترازنامهها پرداخته میشود. در حالت ایدهآل بهتر است که در سه سال اول به صورت ماهیانه بهروزرسانی شده و در 5 سال اول، در هر فصل مورد تحلیل قرار گیرند.
از مهمترین موارد فوق، صورت سود و زیان و تحلیل سرمایهی در گردش است. صورت سود و زیان، هزینهها و درآمدهای شما را نشان داده و سودآور بودن شرکت را نمایش میدهد. سرمایهی در گردش نیز نمایانگر میزان سرمایهای است که در یک دورهی زمانی مشخص برای امر تولید، در سازمان جریان دارد.
توصیه: در این بخش برای درک بهتر خواننده، تا جایی که ممکن است، از نمودارها و گرافهای مختلف استفاده نمایید.
۱۰- پیوستها
در پیوستها شما میتوانید مواردی که جنبهی فنی قابل توجهی داشته و یا مرور ادبیات موضوع را ارایه کنید. برای مثال:
- شرح سوابق کامل مدیران
- منابع تخصصی، توصیهنامهها، موافقتنامهها و اسناد مربوط به ثبت شرکت و بهرهبرداری و ...
- مقالاتی که در بیان موفقیت بالقوه طرحهای نظیر طرح شما در مجلات یا کنفرانسهای معتبر ثبت گشتهاند.
۱۱- نمودارها و جداول استاندارد
در حالت عادی، به راحتی حجم طرح کسب و کار شما بالغ بر 50 صفحه میگردد و چون خواندن و بررسی تمام آن برای خواننده مشکل است، برای راحتی و درک بهتر شما میتوانید تا جایی که ممکن است از نمودارها و جداول استفاده نمایید و آنها را به شکلی نظامیافته در این بخش بگنجانید.
توصیه نهایی: تدوین و جانمایی طرح کسب و کار شما بسیار مهم است. حرفهای باشید. با وجود کامپیوتر، نقشههای ناقص و نامفهوم و نمودارهای زشت و نامرتب غیر قابل توجیه است. سعی کنید غلطهای املایی و نگارشی نداشته باشید و حتما آن را به فردی جهت بازبینی ارایه دهید. غلطهای املایی و دستوری باعث کاهش ارزش کار شما میشوند.